از نظر دکتر میثم شکری ساز مدیریت کسب و کار هوشمند در دهه های اخیر، شاهد تحولات چشمگیری در فناوری ها و رویکردهای مدیریت کسب و کار بوده است. با پیشرفت هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، مفهوم مدیریت کسب و کار هوشمند به عنوان یک راهکار جدید برای افزایش عملکرد و پاسخگویی به چالش ها مطرح می شود. در این مقاله، به بررسی این اصطلاح جدید و اهمیت آن در محیط کسب و کارهای امروزی خواهیم پرداخت. همچنین، استراتژی ها، ابزارها و رویکرد هایی که برای پیاده سازی مدیریت کسب و کار هوشمند لازم است را بررسی خواهیم کرد. در نهایت، اثرات این رویکرد جدید بر بهره وری، رقابت پذیری و موفقیت سازمانی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
کسب و کار هوشمند چیست؟
کسب و کار هوشمند یا “اسمارت بیزنس” (Smart Business) به مفهوم استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل داده، اینترنت اشیا و دیگر فناوریهای پیشرفته برای بهبود فرآیندها، تصمیمگیریهای استراتژیک و بهبود عملکرد کسب و کارها اطلاق میشود. این رویکرد بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از منابع مختلف مانند سیستمهای مدیریت مشتریان (CRM)، سیستمهای مدیریت منابع سازمانی (ERP)، سنسورها، دادههای اینترنتی و دیگر منابع، به سازمانها کمک میکند تا به دانش عمیقتری از عملکرد خود دست یابند و تصمیمگیریهای بهتری انجام دهند.
بر باور دکتر میثم شکری ساز کسب و کار هوشمند به دسترسی سریعتر به اطلاعات، تحلیل دقیقتر و پیشبینی بهتر وضعیتهای آینده کمک میکند. این امر به بهبود عملکرد کسب و کار، بهرهوری بیشتر، کاهش هزینهها و ایجاد مزیت رقابتی منجر میشود. از جمله کاربردهای کسب و کار هوشمند میتوان به پیشبینی روند فروش، تجزیه و تحلیل رفتار مشتریان، بهینهسازی زنجیره تأمین، بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و بهبود تجربه مشتری اشاره کرد.

روش های مدیریت کسب و کار هوشمند
مدیریت کسب و کار هوشمند میتواند از روشهای مختلفی استفاده کند تا از فناوریهای هوشمند به بهترین نحو استفاده کند و به اهداف خود دست یابد. برخی از این روشها عبارتند از:
- تجزیه و تحلیل داده: استفاده از تکنیکها و ابزارهای تجزیه و تحلیل داده برای استخراج اطلاعات ارزشمند از دادههای سازمانی و خارجی، تحلیل رفتار مشتریان، پیشبینی روندها و اتخاذ تصمیمات بهتر.
- استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین: استفاده از روشهای هوش مصنوعی مانند الگوریتمهای یادگیری ماشین برای بهبود فرآیندهای تصمیمگیری، پیشبینی رفتار مشتریان، بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها.
- اتصال به اینترنت اشیاء (IoT): استفاده از تجهیزات و دستگاههای متصل به اینترنت برای جمعآوری دادههای سنسوری، مانیتورینگ فرآیندها و اتخاذ تصمیمات هوشمند.
- پیشبینی و بهینهسازی فرآیندها: استفاده از مدلهای پیشبینی و بهینهسازی برای پیشبینی روندها، بهینهسازی فرآیندها و تصمیمات بهتر.
- پویش داده و اطلاعات: ایجاد سیستمهایی برای جمعآوری، ذخیره، پردازش و انتقال دادهها و اطلاعات برای استفاده موثر و کارآمد از آن ها.
- تحلیل تجربه مشتری: استفاده از اطلاعات جمعآوری شده از تجربه مشتریان برای بهبود خدمات، تنظیمات محصول و استراتژیهای بازاریابی.
- مدیریت زنجیره تأمین هوشمند: بهبود عملکرد زنجیره تأمین از طریق استفاده از دادههای هوشمند برای پیشبینی تقاضا، بهینهسازی موجودی و بهبود ارتباطات با تأمینکنندگان.
- حفاظت از امنیت داده: اتخاذ راهکارهای امنیتی برای حفاظت از دادههای حساس و اطلاعات مشتریان در مقابل تهدیدهای امنیتی.
طبق نظر دکتر میثم شکری ساز این روشهای مدیریت کسب و کار هوشمند همه با هم میتوانند به کسب و کارها کمک کنند تا به بهترین نحو از آن ها استفاده کنند و به اهداف خود دست یابند.

بررسی ویژگی های کسب و کار هوشمند
ویژگی های کسب و کار هوشمند آن را از سایر مدلهای کسب و کار متمایز میکند. در ادامه به تشریح این ویژگیها میپردازیم:
- اهداف SMART:
- خاص (Specific): اهداف واضح و دقیق هستند.
- قابل اندازهگیری (Measurable): معیارهایی برای اندازهگیری پیشرفت دارند.
- قابل دستیابی (Achievable): واقعبینانه و قابل دسترسی هستند.
- مرتبط (Relevant): با ماموریت و استراتژی کسب و کار مرتبط هستند.
- مبتنی بر زمان (Time-bound): دارای زمانبندی مشخص برای دستیابی به آن ها هستند.
- همراهی با دنیای دیجیتال: کسب و کار هوشمند از فناوریهای دیجیتال به خوبی استفاده کرده و از تغییرات و تحولاتی که این فناوریها به وجود میآورند، استقبال میکند.
- توانایی مدیریت دادهها: کسب و کارهای هوشمند قادر به جمعآوری، تحلیل و استفاده از دادههای بزرگ (Big Data) برای تصمیمگیریهای استراتژیک هستند. مدیریت دادهها نقش کلیدی در هوشمندی یک کسب و کار دارد.
- ارزشگذاری داراییها: یک کسب و کار هوشمند به داراییهای خود، به ویژه نیروی انسانی، اهمیت زیادی میدهد. این کسب و کارها به ارزش کارکنان واقف هستند، به آن ها پاداش، آموزش و انگیزه میدهند تا به اهداف شرکت برسند.
- توانایی برقراری ارتباط: کسب و کارهای هوشمند به خوبی میدانند چگونه با مشتریان و کارکنان خود ارتباط برقرار کنند. این شامل گوش دادن به نظرات مشتریان و بهبود ارتباطات داخلی برای افزایش کارایی و سرعت است.
- سازگاری با تغییرات بازار: کسب و کارهای هوشمند توانایی تطبیق با تغییرات بازار را دارند. این ویژگی به آن ها اجازه میدهد که سریعتر از رقبا به نیازهای مشتریان پاسخ دهند و فرآیندهای خود را با تقاضای بازار هماهنگ کنند.
به اعتقاد دکتر میثم شکری ساز این ویژگی های کسب و کار هوشمند باعث می شود تا در محیطی پویا و متغیر به اهداف خود دست یابید. از این رو، پیادهسازی این ویژگیها در کسب و کار میتواند بهبود قابل توجهی در عملکرد آن به همراه داشته باشد.

سه گام اساسی در اتخاذ تصمیمات هوشمندانه کسبوکار
مطابق با مدل شناختهشده SMART، دادههای شما باید دقیق (Specific)، سنجشپذیر (Measurable)، عملیاتی (Actionable)، مرتبط (Relevant) و زمانمند (Time-based) باشند. از این رو، توجه به کیفیت دادههایی که از مخاطبان خود گردآوری میکنید، از اهمیتی حیاتی برخوردار است. کسبوکارها از مجاری گوناگونی برای این منظور بهره میبرند؛ از فرمها و نظرسنجیها گرفته تا ابزارهای پیشرفته ردیابی رفتار کاربر، نظیر گوگل آنالیتیکس
. وظیفه شما شناسایی و بهینهسازی این کانالها برای استخراج دادههای صحیح و کارآمد است. برای اتخاذ تصمیماتی اثربخش در سازمان خود، سه مرحله کلیدی زیر را دنبال نمایید.
۱. اتکا به دادههای معتبر و کیفی
بیتردید، اساسیترین رکن در اتخاذ هر تصمیم آگاهانهای، وجود دادههای معتبر است. داده معتبر، همانگونه که در مدل SMART تعریف شده، دادهای دقیق، سنجشپذیر، عملیاتی، مرتبط و دارای محدودیت زمانی است. همانطور که پیشتر اشاره شد، شما ملزم به تعریف کانالهای صحیح برای گردآوری چنین دادههایی هستید.
با در اختیار داشتن دادههای کیفی، تصمیمات شما دیگر بر پایه حدس و گمان نخواهد بود، بلکه بر شواهد مستدل استوار میشود. این دادهها نقاط عدم قطعیت را آشکار ساخته و راهکارهایی را برای مواجهه با حداقل چالش در آینده، پیش روی شما قرار میدهند. افزون بر این، دادههای معتبر، ریسکهای آتی را نمایان ساخته و به شما در پیشگیری از آنها یا تبدیلشان به فرصت، یاری میرسانند.
دستیابی به دادههای کیفی، غالباً از مسیر طراحی فرمها و نظرسنجیهای اثربخش میسر میشود. در گام نخست، نوع دادههای مورد نیاز خود را تعریف کنید. سپس، زیرساخت و کانالهای لازم برای گردآوری آنها را ایجاد نمایید و در نهایت، با بهرهگیری از ابزاری کارآمد، به تحلیل عمیق دادههای به دست آمده بپردازید.
۲. تعیین اهداف شفاف و مشخص
اهداف شما باید به مثابه ستاره قطبی، راهنمای شما در مسیر پرفراز و نشیب کسبوکارتان باشند. به معنای دقیق هر هدف و چگونگی دستیابی به آن عمیقاً بیندیشید و اطمینان حاصل کنید که تمامی اعضای سازمان شما به روشنی از این اهداف آگاهند.
در تعیین اهداف، دقیق عمل کرده و شاخصهای سنجش موفقیت را به وضوح تعریف کنید. این رویکرد، مسیری روشن برای حرکت شما ترسیم میکند. در مرحله بعد، اقدامات لازم برای نیل به این اهداف را مورد بررسی قرار دهید. سپس، از طریق آزمون، نظرسنجی و ارزیابی معیارها، اطلاعات مرتبط را گردآوری کنید تا از کارایی تلاشهای خود اطمینان یابید. در پایان، برای هر اقدام، فرآیند جمعآوری داده و بازبینی نتایج، یک چارچوب زمانی مشخص تعیین کنید.
۳. اتخاذ تصمیم بهینه
برای اتخاذ تصمیمی بهینه، نخست باید به درکی عمیق و جامع از مسئله دست یابید. هدف شما باید ریشهکن کردن مسئله باشد، نه صرفاً تسکین علائم مقطعی آن. بنابراین، تمام توان خود را برای فهم کامل آن به کار گیرید. سپس، با در نظر داشتن اهداف کلان خود، معیارها را اولویتبندی کرده و اهمیت هر یک را در مواجهه با مسئله بسنجید.
گزینههای عملیاتی ممکن را شناسایی کنید. از صرف زمان بیش از حد برای یافتن گزینههای جایگزین بپرهیزید. بسیاری از تصمیمگیرندگان، زمان نامتناسبی را صرف جستجوی جایگزینها میکنند که خود به مانعی در مسیر تصمیمگیری مؤثر بدل میشود. جستجوی بهینه تا جایی ادامه مییابد که هزینه جستجو بر ارزش اطلاعات افزودهشده پیشی نگیرد.
برای تکمیل فرآیند تصمیمگیری هوشمندانه، هر گزینه ممکن را بر اساس معیارهای خود رتبهبندی کرده و مناسبترین راهکار را برای کسبوکار خود برگزینید. این فرآیند باید حاصل تعادلی هوشمندانه میان سرعت و اثربخشی باشد.
مزایا و معایب اسمارت بیزنس
- مزایا:
- بهبود تصمیمگیری: استفاده از دادههای هوشمند و تحلیلهای پیشرفته اجازه میدهد تا تصمیمات بهتر و مبتنی بر شواهد اتخاذ شود، این کار به بهبود عملکرد کسب و کار کمک میکند.
- پیشبینی دقیق: اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی به کسب و کارها کمک میکند تا روندها و الگوهای آینده را پیشبینی کرده و به مشتریان خدمات بهتری ارائه دهند.
- افزایش بهرهوری: بهرهوری سازمانی افزایش مییابد زیرا فرآیندهای کسب و کار بهینهسازی میشوند و به راحتی به نیازها و تقاضاهای مشتریان پاسخ داده میشود.
- تجربه بهتر مشتری: با تحلیل دادهها، کسب و کارها میتوانند تجربه مشتری را بهبود بخشیده و خدمات و محصولات خود را بر اساس نیازها و تمایلات آن ها بهینه کنند.
- کاهش هزینهها: با بهبود فرآیندها و بهرهوری بیشتر، کاهش هزینهها در سازمان امکانپذیر است.
- معایب:
- هزینههای پیادهسازی: پیادهسازی فناوریهای هوشمند ممکن است نیازمند سرمایهگذاری و هزینههای زیادی باشد که ممکن است برای برخی سازمانها مقدور نباشد.
- مشکلات امنیتی: استفاده از دادههای حساس و ارتباطات اینترنت اشیاء ممکن است به خطر امنیتی بیشتری منجر شود.
- وابستگی به فناوری: برخی از کسب و کارها ممکن است وابستگی زیادی به فناوریهای هوشمند داشته باشند و در صورت از دست دادن دسترسی به این فناوریها دچار مشکل شوند.
- پیچیدگی: پیادهسازی و مدیریت سیستمهای هوشمند ممکن است پیچیده باشد و نیاز به توانایی و مهارتهای ویژه داشته باشد.
با توجه به صحبت های دکتر میثم شکری ساز و با توجه به این مزایا و معایب، سازمانها باید با دقت و با توجه به نیازها و شرایط خود تصمیم بگیرند که در چه میزان و به چه صورت از اسمارت بیزنس استفاده کنند.

دیدگاهتان را بنویسید